خلاصه داستان قسمت ۵۰ سریال ترکی یاقوت کبود + تصویر

در این مطلب از بخش فرهنگ و هنر در سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۵۰ سریال ترکی یاقوت کبود را برایتان قرار داده ایم با ما همراه باشید. سریال ترکی یاقوت کبود (Safir) با بازی ایلهان شن و اوزگه یاعیز جدیدترین سریال شبکه ATV ترکیه است. سمیح باعجی کارگردانی این سریال را برعهده دارد. این سریال ترکی از سریال‌های جدید ۲۰۲۳ در ژانر عاشقانه و خانوادگی است. سمیه باغچی کارگردانی سریال را بر عهده دارد. این سریال به داستان ناپدید شدن خانواده گولسوی در جاده‌های خطرناک پر از آزمون‌های شور، اشتیاق، انتقام و قلدری می‌پردازد که یک شبه تغییر می‌کند.ایهان شن، اوزگه یاعیز، بوراک برکای آک‌گول، ایپک توزجواوغلو و… از بازیگران سریال یاقوت کبود هستند. آتش گولسوی با بازی ایلهان، فرایه ییلماز با بازی اوزگه، یامان گولسوی با بازی بوراک نیز کاراکترهای اصلی سریال می‌باشند.

قسمت ۵۰ سریال ترکی یاقوت کبود

دختری به نام گونش تو جاده ماشینش خراب شده که آتش تو مسیر میبینتش و میره تا بهش کمک کنه اما اون دختر میگه خودم درست میکنم و بعد از کمی حرف زدن آتش از اونجا میره. یامان و فرایه رفتن پیش هازال و باهم در حال صبحانه خوردنن. از طرفی آلینا از اتاق بورا از خواب بیدار میشه و میگه چقدر حالت تهوع دارم فکر کنم دیشب تو خورد و خوراک زیاده روی کردم بورا میگه تو که دیشب چیزی نخوردی! از این رابطه خوشم میاد یعنی حتی خوشمون نمیاد حرف همدیگرو بشنویم سپس آلینا میره. هازال با گوکان رفتن به خرید کت و شلوار اونجا گوکان با پوشیدن یه دست کت و شلوار هازال حسابی خوشش میاد. گونش به کلبه ای رفته که بعد از چند دقیقه باده به اونجا میره سپس بهش خوش آمد میگه. آنها باهم کمی حرف میزنن و باده میگه کتاب های کاریتو هم آوردی میخوای بمونی پس! او میگه چند تا پرونده دارم که فکر کنم از دور هم بتونم بهشون رسیدگی کنم. سپس از حال وورال پدرش میخواد بپرسه که باده میگه اون پدر من نیست گونش جا میخوره.

باده میگه به کسی که همیشه میگفتم پدر قاتل پدر و مادرم بوده سپس مدارکو بهش نشون میده و میگه من میخوام بهم کمک کنی تنهایی از پسش برنمیام میخوام اگه اون همچین کاری کردی به سزای اعمالش برسه. فرایه و یامان و هازال میخوان فیلم ببینن که آلینا به یامان زنگ میزنه و میگه اگه عمارت هستین با فرایه کارتون دارم. یامان میگه خیلی عجیب حرف زد انگار میخواست معامله کنه! تو شرکت مامورین مالیات اومدن و میخوان برن حسابداری که آتش از گوکان میخواد راهنماییشون کنه. وورال به اونجا میاد که آتش میگه اصلا الان وقتش نیست حوصله ندارم او بهش میگه که من و مادرت قبل از احمد پدرت باهم رابطه داشتیم آتش مدام میخواد جلوی حرف زدنشو بگیره و میگه بسه نمیخوام بشنوم که او میگه منم تازه متوجه شدم تو پسر منی آتش شوکه میشه. یامان و فرایه به عمارت رفتن که میبینن آلینا و مادرش با ساز و دهل اومدن و در حال رقصیدنن عمر میگه چخبره؟ آلینا میاد جلو و میگه تبریک میگم داری پدر میشی همگی شوکه میشن و یامان میگه امکان نداره فرایه بهش گوش نکن اما فرایه شوکه شده. آلینا میگه یعنی چی؟ پس این بچه کیه؟ یامان به فرایه میگه منو باور داری یا نه؟…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکیه یاقوت کبود + عکس