دسته‌بندی نشدهسریال ترکی راموسریال ترکیه ایفرهنگ و هنر

خلاصه داستان قسمت ۹۲ سریال ترکی رامو + عکس

[ad_1]

در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۹۲ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیه‌ای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال می‌توان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.

قسمت ۹۲ سریال ترکی رامو
قسمت ۹۲ سریال ترکی رامو

قسمت ۹۲ سریال ترکی رامو

سر میز فیکو به برهان میگه کار تو بود؟ حمله به عروسی رامو؟ برهان میگه من موندم این فکرهای چرت و پرت چجوری به سرت میزنه! اونا باهم کل کل و بحث میکنن. کورکوت به اونجا میاد و میگه این جلسه واسه چیه؟ فیکو میگه واسه رامو فکر میکنه کار حمله به عروسی یکی از ماهاست. رامو به اونجا میاد و کورکوت را مقصر میدونه و باهاش دعوا میکنه که مظهر ازش میپرسه حقیقت داره کورکوت؟ کورکوت تایید میکنه ولی وقتی رامو میخواد بکشتش که کورکوت بهش میگه همونجوری که تانر را کشتی میخوای منو هم بکشی؟ مظهر میگه این از کجا دیگه درومد؟ درست میگه رامو؟ رامو یه چیزی بگو؟! رامو فقط سکوت کرده که کورکوت میگه مدرکش اینجاست و فیلمیو تو گوشیش بهش نشون میده مظهر عصبانی میشه و به طرف رامو اسلحه میگیره و میگه چرا مرتیکه؟ رامو میگه اگه نمی کشتمش اون سیبلو میکشت اونم مثل باباش دیوونه بود! مظهر میگه از جاتون تکون نمیخورین و میره تو اتاق کناری پیش رئیسش که از دوربین اونارو میدید، رئیسش میگه رامو میمیره ولی الان نه بزار کارشو اول بکنه بعد ازش خلاص میشیم مظهر قبول میکنه و پیششون برمیگرده و میگه با این کار رامو و کورکوت بی حساب شدن الانم برین کورکوت جا میخوره و میگه نمیخوای بکشیش؟ مظهر میگه واسه من تو تصمیم میگیری؟ و ازش میخواد بره از اونجا.

رامو بیرون میره و با دوعو درمیون میزاره دوعو میگه الان دیگه راهی نداریم جزء کشتن اون سه تا رئیس بزرگ رامو میگه آره تازه وقت زیادیم نداریم. برهان سراغ کورکوت میره و بهش دست همکاری دراز میکنه و نقشه شو میگه که چجوری رامو را از پا دربیارن بعد از چند دقیقه فیکو هم میاد که کورکوت میگه از اینکه همه دارن میان باهام همکار بشن خوشم داره میاد و میخنده. رامو رفته پیش نهیر و میگه اومدم گیزم را ببرم نهیر میگه خیلی به خودت مطمئنی! رامو میره جلو و میگه شلیک کن! نهیر دستش میلرزه و نمیتونه ماشه را بکشه که رامو میگه یادت نره تو قاتل نیستی تو دختر یه قاتلی! و با گیزم میره. دو نفر به عنوان خدمه بیمارستان به داخل اتاق سیبل میرن و یکیشون سیبل را بیهوش میکنه و اون یکی پشت کپسول اکسیژن بمب میزاره. رامو با گیزم به بیمارستان رسیدن که با حسن دارن میرن به اتاق سیبل که یکدفعه اتاق سیبل منفجر میشه. همگی سوکه میشن و رامو اسم سیبل را فریاد میزنه و میخواد به داخل بره که حسن و دوعو جلوشو میگیرن. سیبل میمیره و رامو سر خاکش رفته و گریه میکنه سپس با حالی داغون به سیبل فکر میکنه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی رامو + عکس

۰ ۰ آرا

امتیازدهی به مقاله

[ad_2]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا