بازیگران ایرانیبازیگران زن ایرانی

بیوگرافی لیلا زارع و همسرش + اسامی کامل فیلم ها و کارهای سینمایی

[ad_1]

بیوگرافی و زندگینامه

لیلا زارع بازیگر سینما و تلویزیون متولد 21 مهر 1359 در تهران می باشد و 37 سال سن دارد.

تحصیلات : وی فارغ التحصیل رشته مدیریت بازرگانی مقطع کارشناسی می باشد .

لیلا زارع فعالیت هنری و بازیگری  خود را از سال 1382 با بازی در فیلم ما همه خوبیم آغاز نمود.

او دارای جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم ما همه خوبیم از جشنواره فجر می باشد.

آخرین کار وی در تلویزیون نیز حضور در سریال محکومین می باشد که در نقش یک مددکار اجتماعی زنی به نام گلی در آن به ایفای نقش می پردازد.

ازدواج و همسرش

لیلا زارع ازدواج نکرده است و مجرد می باشد

زندگی

لیلا زارع (متولد ۲۱ مهر ۱۳۵۹ در تهران) هنرپیشه سینما، تلویزیون و تئاتر اهل ایران است. او فارغ‌التحصیل رشته مدیریت بازرگانی مقطع کارشناسی می‌باشد.
لیلا زارع علاوه بر بازیگری به عکاسی نیز مشغول است و قبل از ورود به دنیای بازیگری آتلیه عکاسی داشت. او شغل‌های مختلفی را تجربه کرده همچنین دوره‌های متفاوتی را نیز گذرانده و در کلاس‌های نقد و بررسی فیلم و دوره‌های تاریخ سینما نیز شرکت کرده‌است.

لیلا زارع  در سال ۱۳۸۲ اولین سریال خود را بازی کرد اما این سریال به خاطر مشکلات تولیدی پخش نشد. پس از آن در فیلم ما همه خوبیم به ایفای نقش پرداخت و بسیار خوش درخشید. بازی در فیلم سوپر استار در سال ۱۳۸۷ همچنین هنرنمایی در سریال ارمغان تاریکی در سال ۱۳۸۹ باعث محبوبیت او در سینما و تلویزیون شد.

لیلا زارع از بازیگران زن و خوشگل ایرونیه

لیلا زارع اینستاگرام 

صفحه شخصی اینستاگرام

گفت و گو با لیلا زارع

قبل از بازی در «ارمغان تاریکی» پیشنهاد بازی در سریالی را هم داشتید؟

بله پیشنهاد که زیاد داشتم اما مشکل این بود که یا زمانم با بازی درآن سریال‌ها هماهنگ نمی‌شد یا برنامه سفری بود و با کارهای دیگر تداخل داشت. هیچ وقت این زمان را نداشتم که برای یک سریال بگذارم اما این فرصت برای «ارمغان تاریکی» پیش آمد.

فیلم «پستچی سه بار در نمی‌زند» آخرین حضور پررنگ شما در سینما بود و بعدها کمتر در سینما ظاهر شدید. چه شد که مسیرتان را از سینما به سمت تلویزیون تغییر دادید و در چند تله فیلم هم بازی کردید؟

من بعد از سینما وارد تلویزیون نشدم و بین فیلم‌های سینمایی‌ام کارهای 90 دقیقه‌ای هم انجام دادم. تفاوتی بین سینما و تلویزیون قائل نمی‌شوم. اگر کار تلویزیونی باشد که فیلمنامه خوبی داشته باشد و مرا به خود جذب کند تا با آن ارتباط برقرار کنم و از کارگردان و گروه حرفه‌ای برخوردار باشد، مسلما آن را قبول می‌کنم.

شخصیت سارا چه شاخصه‌ای داشت که توانست شما را به خود جذب کند؟

من اگر بخواهم به این سوال جواب بدهم انگار که تمام داستان را لو دادم و نمی‌خواهم که این اتفاق بیفتد. وقتی سریال را تا آخر دنبال کنید متوجه می‌شوید که چرا این نقش را بازی کردم. چون در واقع سریال پر چالشی است. ولی خودم به خاطر اینکه سارا شخصیتش جای کار بیشتری را داشت به آن علاقه‌مند شدم و البته داستان سریال هم خیلی زیبا بود.

همکاری با جلیل سامان چگونه شکل گرفت. ایشان که خودشان تجربه‌ای در سریال‌سازی نداشتند چطور به او اعتماد کردید؟

خود من هم تجربه بازی در سریال را نداشتم. به هر حال با صحبت‌ها و مشورتهایی که با کارگردان شکل گرفت دیدگاه‌های یکدیگر را شناختیم و از نقطه نظرات هم اطلاع پیدا کردیم. چون با این مشورت‌ها بود که می‌توانستیم تصمیم بگیریم با یکدیگر همکاری داشته باشیم یا نداشته باشیم. این گفت‌وگوها خیلی به من کمک کرد تا به آقای سامان اعتماد کنم و متقابلا ایشان هم به من اعتماد کردند که در نتیجه این همکاری شکل گرفت.

خودتان ترجیح می‌دهید که با چه نوع کارگردانانی همکاری کنید که دیدگاهشان نزدیک به دیدگاه شما باشد؟

هیچ زمانی ما طراحی نمی‌کنیم که چه اتفاقی برایمان می‌افتد و باید فلان نقش را بازی کنیم یا با فلان کارگردان همکاری کنیم. آدم با هر کارگردانی که کار می‌کند یکسری تجربه به دست می‌آورد.
هر چقدر هم نقش‌های متفاوت‌تری را یک بازیگر بازی کند و هر چقدر نقش‌هایی که کار می‌کند دورتر از هم باشند حداقل برای خود بازیگران این مزیت را دارد که می‌تواند ابعاد بیشتری از وجود و توانایی‌هایش را بشناسد و در معرض نمایش قرار دهد.

چطور به عرصه بازیگری وارد شدید؟ رشته اصلی‌تان که مربوط به بازیگری نبود!

من چندین بار برای نقش‌های مختلفی انتخاب شدم و حتی قرارداد هم بستم ولی این اتفاق برایم نیفتاد که آنها را بازی کنم. قبل از اینکه به سمت بازیگری بیایم خیلی نسبت به آن علاقه‌مند نبودم ولی با همان اولین کاری که بازی کردم در حین بازی به بازیگری علاقه‌مند شدم و بعدها که با تجربه‌تر شدم و نسبت به آن علاقه‌مندتر. رشته اصلی‌ام هم مدیریت بازرگانی بود ولی در ایران دیزاین خواندم. نقاشی و عکاسی هم انجام می‌دهم و عکاسی را بیشتر دنبال می‌کنم. به نظرم در این دنیا همه‌چیز به هم ربط پیدا می‌کند و رشته تحصیلی من هم بی‌ربط به بازیگری نبود.

بازی‌هایی که تابه‌حال از شما دیدم به نوعی نقش‌های آرام و بی‌سر و صدایی بوده که توانایی زیر پوستی بازی کردن‌شان را هم داشتید. می‌خواستید همیشه در قالب این گونه نقش‌ها ظاهر شوید؟

همه نقش‌هایم هم آرام نبوده و نقش‌های متفاوتی هم تجربه کردم. به نظرم امکان دارد که در کل نقش‌هایی که یک بازیگر آنها را ایفا می‌کند، ویژگی‌های آن نقش در وجود خود آدم هم باشد. شاید یک مقداری‌اش مربوط به شخصیت خود بازیگر هم باشد ولی وقتی نقشی را بازی می‌کنی بیشتر آن ویژگی نمایان‌ می‌شود. من نقش‌های متفاوتی بازی کردم و در نقش زنان عصبی هم ظاهر شدم.

پس نقش منفی هم اگر پیشنهاد بشود بازی می‌کنید؟

بله. اگر جذابیت‌های ممکن را که تا حدودی به ذهن من هم نزدیک باشد و جای کار بیشتری داشته باشد آن را بازی می‌کنم.

برای نزدیک شدن به شخصیت سارا که دختری قدیمی و سنتی است از چه منابعی کمک گرفتید؟

مشورت با خانواده، دوستان و کارگردان کمک زیادی به من کرد. در واقع از آنها حالاتی که یک دختر در آن زمان از خود نشان می‌داد و در کل رفتارهایی که انجام می‌داد را می‌پرسیدم. پرس و جو می‌کردم و می‌گشتم تا بدانم در آن دوره چه چیزی به این شخصیت از همه بیشتر نزدیکتر بوده. به رفتارهای این گونه دخترها در فیلم‌های قدیمی توجه می‌کردم و فیلم‌های خانوادگی قدیمی بیشتر می‌دیدم. یعنی اینقدر با آنها ارتباط برقرار کردم که مثلا راجع به خیلی از ریزه کاری‌هایی که در صحنه اتفاق می‌افتاد و اگر اصلا شباهتی به آن دوران نداشت من اظهار نظر می‌کردم و می‌گفتم که مثلا در قدیم چنین مسائلی نبوده. اینقدر راجع به آن دوره اطلاع پیدا کردم که دوست داشتم دقیقا در سریال بگویم که چه شکلی بود.

شخصیت سارا از ابتدا در فیلمنامه به این صورت نوشته شده بود که راهی برای هدایت شخصیت اصلی داستان باشد؟ در طول کار هم این نقش برخلاف فیلمنامه اصلی تغییراتی هم پیدا کرد؟

ما خیلی به فیلمنامه متعهد بودیم. البته یک جاهایی خود کارگردان فیلمنامه را تغییر می‌دادند و فکر می‌کنم بیشتر این تغییرات در بازنویسی شکل می‌گرفت. حالا امکان داشت یک چیزهایی در حد ریزه کاری‌های دیالوگی و میزانسن باشد که در صحنه اتفاق می‌افتاد. ولی تغییرات خیلی زیاد نبود و همانطور که گفتم همه به فیلمنامه متکی بودیم. خود من هم به آن معنی که چیزی را بداهه کنم یا کم کنم، نداشتم چون خط شخصیت همانطور که در فیلمنامه وجود داشت دنبال می‌شد. بالاخره اگر بازیگر دیگری این نقش را بازی می‌کرد تغییر پیدا می‌کرد. طبیعتا برخی از نقاط شخصیت سارا را من با توجه به ذهن و توانایی‌های خودم ساختم و به آن شکل در آوردم.

فیلمنامه هم کامل به دست شما می‌رسید؟

فیلمنامه قبل از شروع کار به دست ما رسید و سعی کردیم دورخوانی کاملی را هم انجام دهیم. تا انتهای داستان را هم می‌دانستیم و بعد کار را شروع کردیم.

برای انتخاب یک نقش به چه چیزهایی سعی می‌کنید که بیشتر توجه کنید؟

کارگردان، فیلمنامه، نقشی که هر کدام‌شان خوب باشند.

قصد دارید که همیشه در فیلم‌ها و سریال‌های خاص‌تری بازی کنید و به نوعی به سراغ کارهای گیشه و مخاطب‌پسند هم می‌روید؟

امیدوارم که اینطوری باشد. ولی اگر شخصیت جالبی باشد که کارگردان آن کار کارگردان خوبی باشد و فیلمنامه هم نظرم را جلب کند، امکان دارد که کاری فانتزی را هم بازی کنم. مهم این است که کار در همان ژانری هم که قرار دارد با قرینه و چارچوب درستی پیش برود.

تجربه بازی در سریال تا الان برایتان رضایت بخش بوده؟

من متاسفانه موفق نشدم همه قسمت‌های «ارمغان تاریکی» را ببینم. به خاطر اینکه الان درگیر بازی هستم و بیشتر سر صحنه‌ام. خیلی از قسمت‌ها را موفق نمی‌شوم که ببینم ولی همه قسمت‌ها را ضبط می‌کنم که سر فرصت بنشینم و نگاه کنم. علاوه بر آن فکر می‌کنم که بازی در هر کاری به هر حال تجربه است و این نکته غیرقابل انکار است.

بازی در سینما و تلویزیون را چقدر با یکدیگر متفاوت می‌بینید؟

سینما و تلویزیون مدیوم‌شان کاملا با هم فرق می‌کند و خیلی با یکدیگر تفاوت دارند. یعنی نمی‌خواهم بگویم که سینما بهتر از تلویزیون است یا تلویزیون بهتر از سینما. هر کدام جنس بازی خودشان را اقتضا می‌کنند و صد درصد با هم متفاوتند.

در حال حاضر سرگرم بازی در چه کارهایی هستید؟

الان در سریال «سرزمین کهن» آقای کمال تبریزی و کار دیگری دارم بازی می‌کنم.

فیلمهای سینمایی لیلا زارع

 یک کیلو و بیست و یک گرم (۱۳۹۵)
– آذر (۱۳۹۵)
– کمدی انسانی(۱۳۹۵)
– سمفونی تولد (۱۳۹۴)
– خانه دیگری (۱۳۹۴)
– فیلم غیر مجاز (۱۳۹۴)
– امتحان نهایی (۱۳۹۳)
– شیفت شب (۱۳۹۳)
– ذوب شدن پادشاه (۱۳۹۳)
– ۱۱ (۱۳۹۲)
– با دیگران (۱۳۹۲)
– شیفتگی (۱۳۹۲)
– گنجشکک اشی مشی (۱۳۹۲)
– کارناوال مرگ (۱۳۸۷)
پستچی سه بار در نمی‌زند (۱۳۸۷)
– سوپراستار (۱۳۸۷)
– خواب لیلا (۱۳۸۶)
– به امید دیدار(۱۳۸۹)
– باغ آلوچه (۱۳۸۴)
– خانه روشن (۱۳۸۴)
– ما همه خوبیم (۱۳۸۳)

سریالها

سریال محکومین ( 1396)
سرزمین مادری
ارمغان تاریکی (۱۳۸۹)

لیلا زارع کاری از استودیو بیوگرافیها



[ad_2]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا