خلاصه داستان قسمت ۲۸۹ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
[ad_1]
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۸۹ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
خلاصه داستان قسمت ۲۸۹ سریال ترکی خواهران و برادران
آیبیکه و آسیه و اوگلوجان با تابلو به مدرسه رفتن تا از اونجا برن به گالری و تابلورو نشون بدن. یاسمین پیش عمر میره و به خاطر کار مادرش ازش عذرخواهی میکنه عمر میگه تو که کاری نکردی لازم نیست عذرخواهی کنی. یاسمین میگه مادرم زن بدی نیست خیلی هم مهربونه اما وقتی خیلی عصبی میشه کلا نمیدونه داره چیکار میکنه. وقتی تولگارو میبینن ازش میپرسن که ماجرای شما چیشد؟ تولگا و یاسمین میگه رفتیم سر قرار اما بعد از کمی حرف زدن فهمیدیم به درد هم نمیخوریم بیخیال شدیم سپس سر کلاس میرن. نباهت به آکیف خبر میده که سوزان و احمد دارن ازدواج میکنن و از حرفاش بهش میفهمونه که اونام ازدواج کنن اما آکیف بهش میگه بزنیم تو کار تدارکات ازدواج و تو ذوق نباهت میخوره بهار خنده اش میگیره. الیف پیش تولگا میره و میگه چرا الکی نامه را گردن گرفتی ما که میدونیم اونو واسه دوروک نوشته بود! تولگا میگه از اونجایی که حوصله سر و کله زدن با تورو ندارم باشه میگم واسه اینکه آبروش جلوی بچه‌ها نره و بعد از کمی کل کل از اونجا میره. تو کلاس برک و الیف سر راه هم قرار میگیرن و باهم بحث میکنن که الیف هلش میده و چایی تو دست برک میریزه رو تابلو آنها شوکه میشن و اوگولجان غش میکنه از ترس.
اورهان و شنگول به استودیو برنامه زنده رفتن اورهان حسابی استرس داره و میگه نمیدونم بتونم شنگول هندزفری بیسیم میزاره تو گوشش و میگه همه چیزو بهت میگم. برنامه شروع میشه اما اورهان با استرسی که داره نمیشنوه اون چی میگه از طرفی به شنگول میگن تو استودیو گوشیو قطع کنه اورهان کلافه میشه و یهو میگه من نمیتونم من بلد نیستم من درست نمیکردم! همه جا میخورن که شنگول وارد برنامه میشه و برنامه را میگردونه همگی تو برنامه خنده شان میگیره از دستشون. بچه ها پیش آشنای برک رفتن اما او با دیدن تابلو بهشون میگه که این تابلو کپیه اصل نیست اونا حالشون گرفته میشه و اوگولجان اصرار داره که یکبار دیگه نگاه کنه اما عمر و بقیه اونو به زور از اونجا میبرن. صرب به عمر زنگ میزنه و میپرسه چیشد تابلو؟ او میگه کپی بود صرب ناراحت میشه و میگه ای بابا حالا اشکالی نداره شب میاین اینجا دیگه؟ عمر تایید میکنه. آیبیکه از مادرش میخواد تا اجازه بده با برک بره یه قدمی بزنه و بیاد اما او میگه باید داداشتم بیاد وگرنه نمیشه این موقع شب بری آیبیکه اول غر میزنه سپس مجبورم قبول میکنه.
برک وقتی میخواد بره مامانش ازش میخواد تا الیف را هم با خودش ببره تا یه هوایی عوض کنه برک ناچارا قبول میکنه سپس به طرف قرار میرن. عمر و خواهراش به طرف خانه احمد میرن جلوی در تهیه کننده به آسیه زنگ میزنه و میگه که بیان واسه ضبط آهنگ آسیه میپرسه مگه نباید پولشو بدیم بعد؟ تهیه کننده میگه پرداخت کرده فردی به اسم احمد ییلماز اونا میفهمن که کار پدر عمر بوده سپس به داخل میرن. آنها ازش تشکر میکنن که احمد میگه در واقع من بی خبر بود و صرب بهم گفت عمر از صرب هم تشکر میکنه صرب میگه واقعا ناراحت شدم که تابلو کپی بود گفتم یه کاری کنم واستون. انها میشینن باهم سر میز غذا میخورن که شنگول از تو گوشیش دوربین تو حیاط را چک میکنه که آنها را میبینه و بهم میریزه سپس به طرف اونجا میره. یاسمین اونو میبینه و میره سراغش و میگه اونجا چیکار داره او گلگی میکنه که چرا اونو چه زود فراموش کردن یاسمین میگه اینجوری نیست بعد از چند دقیقه صرب میاد و میگه که بس کن مامان اونا آخر هفته قرار عقد کنن بابا تصمیمشو گرفته تموم کن! شوال میگه شما که نمیرین عروسی نه؟ اونا میگن نه معلومه که نه! شوال با حالی داغون ازاونجا میره. برک و بقیه تو ساحل نشستن که الیف با چندتا پسر که آشغال تو دریا ریختن دعوا میکنه و بقیه هم کمکش میکنن که باعث میشه اونا فرار کنن…..
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس
[ad_2]
–
