دسته‌بندی نشده

سجاد سالاروند، سریعترین دونده ایران با پای فلزی کیست؟ + بیوگرافی و علت معلولیت

[ad_1]

 

تصادفی مرگباری که تولد دیگر شد

حتی تا وقتی دور سفره هفت ‌سین لحظه ‌های پایانی سال را جشن می ‌گرفت، نمی‌ توانست تصور کند اتفاقی برایش رخ می ‌دهد.

 

کمربند ایمنی‌ خود را بسته بود و با سرعت مناسب و در لاین کندرو به طرف خانه‌اش در تهران می ‌رفت که یک ‌باره صدای ترمز مهیبی را از پشت سرش می ‌شنود و ماشینی با سرعت بسیار بالا از عقب به ماشین وی برخورد می ‌کند و بدون اینکه روی ماشین کنترلی داشته باشد او را به‌ طرف گاردریل می ‌برد.

 

وقتی پاهای وی قطع شد خونریزی‌ آن ها را می‌ دید! چون هنوز به هوش بود. در آن شرایط تنها چیزی که به ذهنش رسید این بود که کمربند خود را باز کند و پایش را ببندد تا جلوی خونریزی گرفته شود. با اینکه در خون غلت می ‌زد کمربند خود را دور پای راستش بست.

 

در این حین راننده کش باربندش را به او می‌دهد و پای چپش را می‌بندد که از هوش می‌ رود. چشم خود را که باز می کند مهتابی بالای سرش را می ‌بیند. دقیقا یادش نمی ‌آید چه اتفاقی افتاده است، منتها نمی ‌تواند از جایش تکان بخورد. سر که می ‌گرداند همسر خود را می ببیند که کنار تختش نشسته است و در حال قرآن خواندن است.

 

با صدای نامفهوم و گرفته می‌ پرسد: من کجا هستم؟

همسر او دست ‌و پای خود را گم می ‌کند! به‌ جای پاسخ دادن، از در بیرون می ‌رود و پرستار و دکتر را خبر می ‌کند. کم‌ کم که به هوش می ‌آید متوجه می‌ شود ۲ پای خود را از دست داده است. می ‌گوید:

” ۴ روز در کما بودم.

 

در آن مدت تمام زندگی ‌ام مثل یک فیلم از جلوی چشمانم گذاشت. وقتی متوجه شدم ۲ پایم را از دست داده ‌ام خیلی ناراحت شدم. اما می ‌دانستم این اتفاق حکمتی دارد.

 

با خودم گفتم باید مبارزه کنم و با شرایط کنار بیایم. وقتی برایم ویلچر آوردند گفتم: نمی‌ خواهم. و با عصا از بیمارستان بیرون رفتم. تا آن زمان ۳۰ سال ورزش کرده بودم و توان جسمی بالایی داشتم. این ‌گونه حتی یک لحظه هم احساس ضعف نکردم! “

 

منبع: جدولیاب

[ad_2]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا