دسته‌بندی نشدهسریال ترکی راموسریال ترکیه ایفرهنگ و هنر

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی رامو + عکس

[ad_1]

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی رامو را مطالعه می کنید با ما همراه باشید. این سریال اکشن که از زمستان سال ۲۰۲۰ پخش آن از شبکه شو تی وی ترکیه آغاز شده، آنقدر مورد توجه قرار گرفت که ساخت فصل دوم آن نیز خیلی زود شروع شد. هر قسمت از دو فصل این سریال از نظر سایت IMDB  امتیازهای فوق‌العاده‌ای دریافت کرده است و توانسته که با داستان جذاب و به تصویر کشیدن فضای زیبا و متفاوت شهر آدنا نظر بینندگان بسیاری را به خود جلب کند. این سریال به تازگی پخش خود را از شبکه جم روبیکس آغاز کرده. زمان پخش این سریال هرشب رأس ساعت ۲۱:۰۰ از شبکه جم روبیکس و یک ساعت بعد از شبکه جم روبیکس پلاس می باشد.

قسمت اول تا آخر سریال ترکی رامو
قسمت اول تا آخر سریال ترکی رامو

خلاصه داستان سریال ترکی رامو

رامو مرد جوان و جویای نامی است که در شهر آدنا زندگی می‌کند؛ او با اینکه جوان است اما در واقع رئیس خانواده خود و محله‌ است اما او و سایرین همگی برای شخصی به نام چنگیز کارهای غیر قانونی انجام می‌دهند و از او فرمان می‌گیرند.

خانواده رامو تحت نظر چنگیز به کار قاچاق و جا به جایی سوخت مشغول اند. اعضای این خانواده تحت هر شرایطی از یکدیگر مراقبت می‌کنند و فرمان‌بردار چنگیز هستند؛ اما بعد از مدتی جاه طلبی رامو او را به این فکر می‌اندازد که دیگر برای کسی کار نکند و مقام چنگیز را تصاحب کند و حق خود و خانواده‌اش را از او بگیرد. او دور از چشم چنگیز نقشه‌ای می‌کشد و هنگامی که می‌خواهد آن نقشه را عملی کند، اشتباهی از جانب نزدیک‌ترین دوستش باعث می‌شود که چنگیز از رامو بخواهد که برای اثبات وفاداری اش به او دوست خودش را بکشد.

در این بین تصمیم‌گیری برای رامو که با دختر چنگیز درگیر مسائل عاطفی‌ای شده بسیار سخت می‌شود…


 

قسمت ۲۵ سریال ترکی رامو
قسمت ۲۵ سریال ترکی رامو

قسمت ۲۵ سریال رامو

رامو را بردن پیش یاقوز و باهم صحبت میکنن و یاقوز ازش میپرسه که فکر میکنی اگه چشم ازت برنمیداشتم میتونستی این کارهارو بکنی؟ رامو میگه منم سوالم اینکه که میدونستین دنبال جهانگیر خان هستم و فکر میکردم با دستور مرگم میان سراغم نه اینجوری! یاقوز میگه ذاتمون اینجوریه منم قطاری دارم که میخوام چپ کنه.…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۴ سریال ترکی رامو
قسمت ۲۴ سریال ترکی رامو

قسمت ۲۴ سریال رامو

شاهین به دوعان میگه این چه کاری بود که کردی! دوعان گلگی میکنه و سیلی زدن رامو را بهونه میکنه که شاهین میگه تو هم خوب میرفتی سیلی میزدی اسلحه میکشیدی! چرا اینکارو کردی! وقتی پشیمونی دوعان را میبینه بهش میگه من به کسی چیزی نمیگم ولی تو هم باید به کسی دیگه چیزی نگی و به خانواده ات دیگه پشت نکنی!.…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۳ سریال ترکی رامو
قسمت ۲۳ سریال ترکی رامو

قسمت ۲۳ سریال رامو

رامو با سیبل تنهایی حرف میزنه و سیبل میگه کوتاه بیا فاتوش هم اونجا حالش خوب نیست رامو میگه از کجا میدونی؟ چیزی میدونی؟ سیبل میگه از صداش مشخصه که اونجا ناراحته! بعد از رفتن سیبل، رامو با بز صحبت میکنه و از رفتار و تصمیم سیبل که میخواد بره بهش میگه بز بهش میگه که اونم دوستت داره متوجه نیستی؟.…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۲ سریال ترکی رامو
قسمت ۲۲ سریال ترکی رامو

قسمت ۲۲ سریال رامو

سلیمان وقتی تو کاباره روبروی حنیف نشسته بود گوشیش زنگ خورد که دوعان بهش زنگ زده بود و گفته بود که رامو واست تله گذاشته و میخواد بکشتت. وقتی سلیمان از اونجا فرار میکنه تو راه به آلپای و نجو او خبر میده که فرار کنن رامو تله گذاشته. سپس حنیف و رامو آدم های سلیمان را میکشن و رامو میره سراغ سلیمان.…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۱ سریال ترکی رامو
قسمت ۲۱ سریال ترکی رامو

قسمت ۲۱ سریال رامو

اون دختری که برای آلپای کار میکرد برای دوعان پیام میفرسته و آدرس جایی که شب آلپای میخواد بره را بهش میگه شاهین میگه حالا میخوای بریم؟ دوعان تایید میکنه و میگه بزار شب بشه میریم سراغش. شب آنها تو ماشین منتظر دو نفر دیگه هستن و در آخر راه میوفتن. سیبل جای رامو تو بالا پشت بوم نشسته.…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۰ سریال ترکی رامو

قسمت ۲۰ سریال رامو

زمان گذشته، رامو سیبل را به یه مجتمع میرسونه. رامو میگه اونجا کی هست؟ با کی قرار داری؟ سیبل میگه به توچه؟ به توچه که با کی قرار دارم؟ و میره که رامو استرس میگیره و دنبالش راه میوفته و از راه پله بالا میره. وقتی میره بالا سیبل میگه تو چرا اومدی؟ رامو کل خونه رو میگرده و میگه پس کجاست؟.…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۹ سریال ترکی رامو
قسمت ۱۹ سریال ترکی رامو

قسمت ۱۹ سریال رامو

دوعان با دیدن سیبل عصبی میشه و میخواد به طرفش حمله کنه که جلوشو میگیرن. همگی به جون هم میوفتن با دیدن سیبل که فیدان میره اونجا و میگه چخبره؟ و سعی میکنه اونارو آروم کنه زن عمو میاد و با دیدن سیبل میگه تو با چه رویی اومدی اینجا هان؟ چرا اومدی؟ واسه چی اومدی؟.…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۸ سریال ترکی رامو
قسمت ۱۸ سریال ترکی رامو

قسمت ۱۸ سریال رامو

شب فاتوش به خانه بز میره. بز جا میخوره که فاتوش میگه فکر کردم مردی وقتی ازت خواستم بیای گفتم فقط تو این حالته که فقط نمیای، بز میگه ولی بازم منو الان مرده فرض کن بز بهش میگه بارها ازم خواسته بودی که با داداشت حرف بزنم اگه حرف زده بودم اینجوری نمیشد فاتوش میگه.…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۷ سریال ترکی رامو
قسمت ۱۷ سریال ترکی رامو

قسمت ۱۷ سریال رامو

حنیف به جیحان زنگ میزنه و میگه که آلپتای و سلیمان مارو فروختن مارو حذف کردن! جیحان میگه از کجا میدونی؟ که حنیف میگه میدونم چون از من خواستن که تورو بکشم بعدشم منو میکشن، من دارم میرم. سپس پولاشو برمیداره و میخواد از اونجا بره که تو پارکینگ یه ماشین بهش میزنه.…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۶ سریال ترکی رامو

قسمت ۱۶ سریال رامو

سیبل رامو را بغل کرده و با گریه میگه تو باعث این کار شدی که من به کسی که عاشقشم چاقو بزنم! رامو میگه تازه شدیم مثل هم منم به کسی که بابامو کشته بود شلیک کردم سیبل گریه میکنه و بعد از چند دقیقه رامو ازش میخواد از اونجا بره سیبل میگه چرا تو این وضعیتم داری از من محافظت میکنی؟.…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۵ سریال ترکی رامو
قسمت ۱۵ سریال ترکی رامو

قسمت ۱۵ سریال رامو

نجو میره پیش حنیف و میگه چیشد پس؟ تو که گفتی بز انداختی تو کانال! حنیف میگه آره انداختم، نجو میگه ولی اون هنوز زنده ست پیش رامو اینا بودم اونا گفتن پیداش کردن! حنیف میگه اونو ول کن چون اگه زنده ام باشه دیگه نمیتونه خودشو جمع و جور کنه، بحث بحثه رامو و سلیمانه خیلی دارن درباره جیحان کنکاش میکنن.…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۴ سریال ترکی رامو
قسمت ۱۴ سریال ترکی رامو

قسمت ۱۴ سریال رامو

یاقوز و افرادش به بیمارستان خصوصی میرن. او وارد یه اتاقی میشه که بز اونجا بستریه. دستیار یاقوز بهش میگه که وقتی به دستور شما دنبال حنیف رفتم دیدم این پسرو انداختن تو رودخونه ما هم سریع بیرونش آوردیم و به اینجا منتقلش کردیم از اون موقع هذیون میگه فقطم یه چیز میگه فاتوش!.…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۳ سریال ترکی رامو
قسمت ۱۳ سریال ترکی رامو

قسمت ۱۳ سریال رامو

حسن به تنهایی در حال جنگیدن با آدم های جیحانه که در آخر یه نفر به اسم تاکلاچی به اونجا میاد و به حسن کمک میکنه. آدم های جیحان بعد از مدتی از اونجا میرن. تاکلاچی به رامو زنگ میزنه و ازشون میخواد به کمکشون بیان و میگه تعدادشون زیاده نمیتونیم از پسشون بربیایم رامو با ادم هاش سریعا راه میوفتن.…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۲ سریال ترکی رامو
قسمت ۱۲ سریال ترکی رامو

قسمت ۱۲ سریال رامو

فیدان سر قرار با یاقوز میره که شام به هتل دعوتش کرده بود. فیدان بهش میگه به نظر میرسه که نمیخواین تهدید کنین یاقوز میگه کار جدا عشق جدا و سر میز میشینن و باهمدیگه صحبت میکنن. فیدان میپرسه از اتاقت بیرون نمیای و همیشه منو اینجا دعوت میکنی نمیدونم واسه حفاظت از منه یا خودتون!.…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۱ سریال ترکی رامو
قسمت ۱۱ سریال ترکی رامو

قسمت ۱۱ سریال رامو

در گذشته، سیبل با رامو کنار دریا قرار گذاشته و برای تشکر واسش اسلحه ای خریده به عنوان هدیه رامو میخنده و از هدیه تعجب میکنه سپس ازش تشکر میکنه. در زمان حال، فیدان میره پیش سیبل و میگه واسه ناهار نیومدی نگرانت شدم خوبی؟ سیبل میگه این چه سوالیه دیگه به نظرتون باید خوب باشم؟.…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۰ سریال ترکی رامو
قسمت ۱۰ سریال ترکی رامو

قسمت ۱۰ سریال رامو

فاتوش با عمه فیدان به داخل خانه نسلیهان رفتن. نسلیهان به فیدان میگه هر بلایی سر سیبل بیاد من از چشم تو میبینم! فیدان میگه سیبل هم یکی مثل فاتوشه قرار نیست اذیت بشه اونم دست ما امانته. سیبل با آدم هایش جلوی در خانه رامو ایستاده تا اینکه به دنبالش میرن و به داخل راهنماییش میکنن.…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۹ سریال ترکی رامو
قسمت ۹ سریال ترکی رامو

قسمت ۹ سریال رامو

نجو در حال رد شدن از جلوی ترمینال هست که با دیدن بز از راننده میخواد ماشینو نگه داره. نجو که میدونه بز عاشقمه فاتوشه از قصد میره روبروش وایمیسته و بهش میگه که قراره با فاتوش ازدواج کنه بز شوکه میشه و میگه یعنی چی؟ او میخواد به طرفش حمله کنه که بقیه اونارو از همدیگه جدا میکنن و نجو را سوار ماشین میکنن و میرن.…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۸ سریال ترکی رامو
قسمت ۸ سریال ترکی رامو

قسمت ۸ سریال رامو

سه سال قبل، رامو که سیبل را از تو کلوب شبانه جمع کرده بود به خاطر خوردن نوشیدنی زیاد نمیتونه رو پاش وایسه و سوار ماشینش میکنه و از اونجا میبرتش. رامو سیبل را به پاتوق همیشگیش میبره تا بهش قهوه بده و حالش خوب بشه سپس اونجا باهمدیگه صحبت و درد و دل میکنن سپس از حس و حالش میگه…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۷ سریال ترکی رامو

قسمت ۷ سریال رامو

رامو را به اتاقی میبرن که سلیمان و آلپتای و یکسری ادم های مهم دیگه ی مافیای استانبول اونجان. سلیمان بهش میگه میدونی اون رد روی گردنت چیه؟ تو قدیم دور گردن سگها قلاده میبستن وقتی هم که باز میکردن قلاده رو بازم سگها از کنار صاحبشون تکون نمیخوردن چون فکر میکردن باید اونجا باشن…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۶ سریال ترکی رامو
قسمت ۶ سریال ترکی رامو

قسمت ۶ سریال رامو

سلیمان پدربزرگ سیبل و نجو به خانه انها رسیده که بهش خوش آمد میگن. رامو با عمه اش صحبت میکنه و میگه یاقوز اومده و جنسارو میخواد و باهمدیگه کمی صحبت میکنن. پدربزرگ سیبل اونارو سرزنش میکنه که چجوری به این وضع افتادین حنیف به سیبل میگه اگه تو امروز جلوم نبودی اون مرتیکه و محله اش را با خاک یکی کرده بودم!…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۵ سریال ترکی رامو
قسمت ۵ سریال ترکی رامو

قسمت ۵ سریال رامو

رامو به پشت بام پیش اسماعیل میره تا دلشو بدست بیاره و تلاششو میکنه اما اسماعیل هنوز ازش دلخوره رامو میپرسه یکسری با بابام بد دعوا کردی دلیلش چی بود؟ اسماعیل میگه ازش خواسته بودم تا کار تو آدانارو ول کنه بیاد پیش خودم اما قبول نکرد رامو میگه پول نداشت که بیاد خان پولشو نمیداد…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۴ سریال ترکی رامو
قسمت ۴ سریال ترکی رامو

قسمت ۴ سریال رامو

در زمان گذشته، چند نفر از اهالی روستان عبدو پدر رامو را گرفتن و پیش خان روستا میبرن رامو که پسربچه ای ۱۲،۱۳ ساله هست تعقیبشان میکند. او از بالای در دروازه اصلی خانه خان انها را میبینه که عده ای دور عبدو را گرفتن. عبدو به خان میگه تا زمانیکه حق و حقوق مارو ندین کار نمیکنیم…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۳ سریال ترکی رامو
قسمت ۳ سریال ترکی رامو

قسمت ۳ سریال رامو

یاقوز به ادم هاش گفته رامو را به محل شکار بیارن. او با اسلحه شکاری به طرف رامو میره و میگه میدونی یه سگ چجوری وفاداریشو ثابت میکنه؟ اینجوری که بفرستیش بره شکار تا ببینی شکارو خودش میخوره با واسه تو میاره سپس او را به زانو درمیاره و میگه فهمیدی؟ رامو میگه بله ولی منو واسه کشتن نباوردی اینجا…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲ سریال ترکی رامو
قسمت ۲ سریال ترکی رامو

قسمت ۲ سریال رامو

رامو سر قبر پدرش میره با عمه اش. اونجا به عمه اش میگه که دزدیدن جنسا کار خودش بوده عمه اش میگه دیوونه شدی؟ اونا میکشنت! بعد از کمی حرف زدن سیبل به رامو زنگ میزنه و باهاش تو رستوران قرار میزاره. رامو با سیبل نشسته و باهمدیگه صحبت میکنن. سیبل میگه روز حادثه بهت زنگ زدم و جواب ندادی…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱ سریال ترکی رامو
قسمت ۱ سریال ترکی رامو

قسمت ۱ سریال رامو

عبدیک یه پسر بچه رو پشت بوم خوابیده که با دیدن هلیکوپتر سریعا میره و اطلاع میده و میگه بیدارشین! دارن پلیس ها میان اینجا! تمام اهل محله در حال آماده شدن که پلیسا دارن میان اونجا. پلیس ها تمام خانه هارو میگردن و کسایی که مشکوکن و در حال فرار کردنن را دستگیر میکنن.…. برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.

۰ ۰ آرا

امتیازدهی به مقاله

[ad_2]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا